جناب آقای انصاری فرزند شهید بزرگوار غلامحسین انصاری خودتان را معرفی بفرمایید؟
سلام علیکم من حسن انصاری هستم من از مخترعین الکترونیکی جشنواره خوارزمی هستم. این شیر های الکترونیکی آب که در مجموعه وزارت خانه ساختمان شماره 2 استفاده می شود با اختراع اینجانب است. من با نیروهایم و با کمترین هزینه توانستیم این کارهای الکترونیکی را انجام بدهیم دربخش اداری پشتیبانی .من در محل کار از نیروهای خودم حمایت می کنم و همه اول خدا را مد نظر داریم. و همین خدا باوری باعث می شود کار انسان دیده شود چون خدا می خواهد.
خدا را شکر میکنم که کارمند نمونه شدم و این لطف پروردگار بود.
شما اصالتا از کدام خطه هستید؟
ما اصالتا برای خراسان جنوبی و شهرستان بیرجند هستیم و روستای بویک .
از پدر صحبت کند؟
پدرم شهید غلامحسین انصاری در سال 1330 به دنیا آمدند و در سال 1364 در والفجر 9 در منطقه مریوان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. مزارشان در همان روستای بویک در گلزار شهدای آنجاست.
دیگر اعضای خانواده را نام ببرید؟
ما در خانواده مان 3 برادر هستیم. من حسین و برادرانم مهدی و هادی . من در زمانی که پدر شهید شد 10 ساله بودم و کلاس چهارم ابتدایی . پدرم دومین شهید روستا بود. و در زمانی که می خواستند بیایند و خبر شهادت را با اتوموبیل های نظامی بدهند من و مادرم به قلب مان آگاه شده بود که خبر شهادت در راه است.
از خاطرات مربوط به پدرتان کوتاه بگویید؟
یک خاطره که عموی من که ایشان هم خودش رزمنده بود ، از ایشان تعریف می کند که ایشان همراه با عمو به تهران می آیند برای کار و پدر من کت اش را در اتاقی می گذارد و آتش سوزی شکل میگیرد و تنها چیزی که نمی سوزد کت پدر من بوده چون فقرآن در آن بوده . ایشان هم در تهران و هم در کربلا کار کرده بودو نانوایی داشتند.
از سجایای این شهید بفرماید
پدر نماز اول وقت و نماز شب شان ترک نمی شد. لحظه ای غفلت و بیکاری تداشتند.
ما هم از او یاد گرفته ایم و خدا شاهد است که من و برادرانم از امتیاز فرزندی شاهد استفاده ای ننمودیم و خودم چه بسا 3 شیفت هم کار کرده ام برای کسب لقمه حلال و این درس پدرمان است برای ما.
از متولیان و مسولان بحث ایثار و شهادت چه انتظار دارید؟
ما از متولیان فرهنگ و خدمت به ایثارگران توقع این را داریم که حرفی که می زنند به قولشان عمل کنند و اگر امتیازی صورت می گیرد برای تمام خانواده شاهد صورت بگیرد و به عدالت صورت بگیرد.
ما از امور ایثارگران وزارتخانه توقع این را داریم که تمام فرزندان شهدا را راضی کنند همه را راضی نگه دارندو همه را منسجم و متحد کنند و همه دستشان در دست هم باشد.
پدر من وقتی رفتند جبهه برگشتند چون ایشان در زمان سربازی معاف شده بودند. برگشتند و به پادگان آموزشی رفتند چون معتقد بود که دفاع بدون آموزش نمی شود.
آیا ایشان سوابق انقلابی هم داشتند؟
پدر من زمان شاه هم ایشان مبارزات انقلابی قبل از پیروزی انقلاب داشتند و مدام به تهران می آمدند و مطیع امر حضرت امام(ره) بودند.و در زمان جبهه نیز می گفتند امام خمینی (ره) فرموده لازم و واجب است و ما هم باید برویم به جبهه...
مردم همه به مهارت و فن پدرم احتیاج داشتند و کار ایشان حقیقتا درجه یک بود ولی بخاطر دفاع از میهن و مملکت همسر و 3 فرزند را رها کردند و به جبهه های حق علیه باطل رفتند.
من هر 3 عمویم همه رزمنده بودند و هر کدام شان ، هیچ درجه جانبازی نال نیامدند و فقط پدر من برای شهادت انتخاب شده بود و ایشان حقیقتا لایق شهادت و عبادت خدا بود.
در پایان از آقای خرم و همکاران ایشان در دفتر امور ایثارگران تشکر می کنم.
منبع وزارت ورزش و جوانان
